یه وقتهایی یه حالی هست...
تا حالا متوجه شدید یه وقتهایی انگار نیروهای مابعدطبیعه همه چیزو بهم میریزند؟خونه خیلی بهم خوردست و انگار جمع و جور نمیشه،بدون وقفه یاد کارهایی میفتی که مدتهاست گوشه کمد چپوندی و حالا به مغزت هجوم آوردن و صدالبته حالا حوصله انجامشون نیست ولی همینجوری نیمه تمام موندنش آذارت میده،به یاد حرف فلان کس در فلان روز میافتی که خیلی بهت برخورد و جواب ندادی و حالا از خودت عصبانی هستی،وسواس عجیبی از همه چیز میگیری و در این حال و اوضاع صادقانه بگم حال و حوصله بچه هاروهم نداری،واینجاست که یه دیوار کوتاه به اسم همسر پیدا میکنی که هی غر بزنی،آی ،هی غربزنی و تو دلت منتظر باشی که جوابتو بده و تو هم هی غر بزنی تا دلت خنک شه(البته فکر کنم همسرها در چنین مواق...
نویسنده :
مادر فرشته ها
0:20